آیه 26 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَبَّهُ ۖ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ

[40–26] (مشاهده آیه در سوره)


<<25 آیه 26 سوره غافر 27>>
سوره :سوره غافر (40)
جزء :24
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و فرعون (به درباریانش) گفت: بگذارید تا من موسی را به قتل رسانم و او خدای خود را به یاری طلبد، می‌ترسم که آیین شما را تغییر دهد و در زمین فتنه و فسادی برانگیزد.

فرعون گفت: مرا بگذارید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند، چون من می ترسم دین شما را تغییر دهد، یا در این سرزمین فساد و تباهی به بار آورد!

و فرعون گفت: «مرا بگذاريد موسى را بكشم تا پروردگارش را بخواند. من مى‌ترسم آيين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد كند.»

فرعون گفت: بگذاريد موسى را بكشم و او خداى خود را به يارى طلبد. مى‌ترسم دينتان را ديگرگون كند يا در اين سرزمين فسادى برانگيزد.

و فرعون گفت: «بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می‌ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And Pharaoh said, ‘Let me slay Moses, and let him invoke his Lord. Indeed I fear that he will change your religion, or bring forth corruption in our land.’

And Firon said: Let me alone that I may slay Musa and let him call upon his Lord; surely I fear that he will change your religion or that he will make mischief to appear in the land.

And Pharaoh said: Suffer me to kill Moses, and let him cry unto his Lord. Lo! I fear that he will alter your religion or that he will cause confusion in the land.

Said Pharaoh: "Leave me to slay Moses; and let him call on his Lord! What I fear is lest he should change your religion, or lest he should cause mischief to appear in the land!"

معانی کلمات آیه

«ذَرُونِی»: مرا رها کنید. مراد ممانعت به عمل نیاوردن و جلوگیری نکردن است. «أَن یُظْهِرَ»: این که توسعه دهد و پخش و پراکنده سازد. «الْفَسَادَ»: مرادشان آئین توحیدی یا یک انقلاب ضدّ استکباری است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ «26»

و فرعون گفت: «مرا بگذاريد تا موسى را بكشم و او پروردگارش را به يارى طلبد (تا نجاتش دهد) همانا من مى‌ترسم كه دين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد بر پا كند».

نکته ها

در آيه قبل سخن از كشتن جوانان بنى‌اسرائيل بود كه گويا اين كار در نزد فرعون كافى نبود و كانون اصلى خطر در نظر فرعون خود موسى بود. لذا در اين آيه موضوع كشتن موسى را مطرح مى‌كند.

جلد 8 - صفحه 241

كشتن موسى بازتاب دشوارى در افكار عمومى داشت و لذا فرعون با مشاوران و درباريانش به مشورت و رايزنى پرداخت. اين كه فرعون مى‌گويد: «ذَرُونِي» مرا رها كنيد، نشانه آن است كه مشاوران به قتل موسى تن در نمى‌دادند.

پیام ها

1- منطق طاغوت‌ها، كشتن رهبران حقّ است. «قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌»

2- شيوه‌ى مستكبران، يا تكذيب است‌ «فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ» يا تهديد است‌ «ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌» و يا تحقير. «وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ»

3- حكومت فرعون، حكومتى استبدادى و خودكامه و بى قانون بود. «أَقْتُلْ مُوسى‌»

4- مجرم، جنايت خود را توجيه مى‌كند. (فرعون، ترس از تغيير دين مردم را دليل قتل او مى‌داند.) أَقْتُلْ‌ ... إِنِّي أَخافُ‌

5- طاغوت‌ها، خود را دوستدار مردم نشان مى‌دهند. «إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ»

6- طاغوت‌ها هر كجا حكومت خود را در خطر ببينند خود را حامى مردم، طرفدار دين و اصلاح طلب معرّفى مى‌كنند. إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ ... الْفَسادَ

7- دين در قرائت فرعونى، به معناى تسليم در برابر طاغوت است. «يُبَدِّلَ دِينَكُمْ»

8- برقرارى آرمش و امنيّت، دستاويز طاغوت‌ها براى سركوب حركت‌هاى دينى و اصلاحى است. أَقْتُلْ مُوسى‌ ... أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ ... الْفَسادَ

9- طاغوت‌ها، مصلحان تاريخ را مفسد معرّفى مى‌كنند. «يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ»

10- طاغوت‌ها بقاى خود را در حفظ وضع موجود مى‌دانند و با هر حركت اصلاحى مخالفت مى‌كنند. «إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ»

11- انبيا در مسائل سياسى و اجتماعى دخالت مى‌كردند و لذا مورد اذيّت و آزار طاغوت‌ها قرار مى‌گرفتند. «يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 242

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ «26»

وَ قالَ فِرْعَوْنُ‌: گفت فرعون قوم خود را، ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌: بگذاريد مرا تا بكشم موسى را. گفتند: مبادا شكايت تو را با خداى خود كند و آزار و خللى به تو رسد. فرعون گفت: من قصد او مى‌كنم، كو شكايت من به خداى خود كند.

وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ‌: و هر آينه بخواند پروردگار خود را تا ضررى به من رساند، يا مرا از كشتن او منع كند. آيه دال است بر آنكه فرعون از موسى و آيت او خائف بود و

جلد 11 - صفحه 299

اين كلام تمويه‌ «1» قوم بود تا اشارت كنند به آنكه او را بكشد. پس گفت اگر نكشم، إِنِّي أَخافُ‌: بدرستى كه من مى‌ترسم، أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ‌: تبديل دهد و متغير سازد دين شما را و مردم را از پرستش من باز دارد، أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ: يا آنكه آشكارا گردد به سبب دعوت او در زمين مصر فتنه و آشوب را، يعنى ظاهر سازد حضرت موسى در اين بلد فساد را، چه وقتى تابع او بسيار شود، با شما در مقام مقابله درآيند و بين فريقين مقاتله و محاربه واقع شود و آن منجر به تعطيل مزارع و مكاسب و هرج و مرج گردد. چون خبر قتل موسى عليه السّلام منتشر شد، بنى اسرائيل غمگين و قبطيان شادمان گشتند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى‌ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ «26» وَ قالَ مُوسى‌ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ «27» وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ «28» يا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جاءَنا قالَ فِرْعَوْنُ ما أُرِيكُمْ إِلاَّ ما أَرى‌ وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشادِ «29» وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ (30)

ترجمه‌

و گفت فرعون واگذاريد مرا كه بكشم موسى را و بايد بخواند پروردگار خود را همانا من ميترسم كه تغيير دهد دين شما را يا آنكه پديد آورد در زمين تباهى را

و گفت موسى همانا من پناه ميبرم به پروردگارم و پروردگار شما از هر تكبّر كننده كه نميگرود بروز شمار

و گفت مرد گرونده‌اى از كسان فرعون كه پنهان ميداشت گرويدن خود را آيا ميكشيد مردى را براى آنكه ميگويد پروردگار من خدا است با آنكه بتحقيق آورد براى شما معجزات را از پروردگار شما و اگر باشد دروغگو پس بر ضرر او است دروغش و اگر باشد راست‌گو ميرسد شما را برخى از آنچه وعده ميدهد شما را همانا خدا هدايت نميكند كسيرا كه او است تجاوز

جلد 4 صفحه 524

كننده بسيار دروغگوى‌

اى قوم من مر شما را است پادشاهى امروز غلبه دارانيد در زمين پس كيست كه يارى كند ما را از عذاب خدا اگر بيايد ما را گفت فرعون نمى‌نمايانم بشما جز آنچه را ميبينم و هدايت نميكنم شما را جز براه رشد و صواب‌

و گفت آنكس كه گرويد اى قوم من همانا من ميترسم بر شما از مانند روز دستجات‌

تفسير

گفته‌اند جمعى از اطرافيان فرعون مخالف با قتل حضرت موسى بودند بگمان آنكه اگر او پيش از ظهور بطلان ادّعايش كشته شود مردم باو ميگروند و موحّد ميشوند و از عبادت فرعون دست ميكشند يا اگر نفرين كند آنها هلاك ميشوند و ميگفتند بايد با او و سحرش مبارزه بمثل نمود تا بطلان ادّعايش ظاهر گردد و لذا فرعون بآنها ميگفت بگذاريد بكشم موسى را و بگذاريد دعا كند كه خواهيد ديد اثرى از آن ظاهر نميشود من ميترسم بالاخره اينمرد دين شما را كه پرستش من است تغيير دهد و بدل بعبادت خداى ناديده نمايد يا اقلا دسته مهمّى باو بگروند و كار بجنگ و جدال و اختلال امور مملكت منتهى گردد ولى بعضى گفته‌اند خودش باطنا معتقد به نبوت حضرت بود ولى حبّ جاه و سلطنت و تكبّر و نخوت مانع از اقرارش ميشد و براى آنكه امر را بر مردم مشتبه نمايد اين اظهارات را مينمود كه بگويد اطرافيان من مانع از كشتن او هستند و مى‌ترسيد كه اقدام بقتل آنحضرت نمايد و از روايتى كه در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود كه حلال‌زاده بودنش مانع از قتل آنحضرت شد چون پيغمبران و پيغمبرزادگان را جز حرامزاده نميكشد در هر حال چون اين گفتگو بسمع مبارك حضرت موسى رسيد بكسانيكه ايمان آورده بودند باو فرمود من پناه ميبرم بپروردگار خود و شما از شرّ هر متكبّرى كه ايمان بروز قيامت ندارد و اسم فرعون را نبرد براى رعايت حق نعمتى كه در زمان صباوت بر او داشت و چون اين خبر بگوش حزقيل كه پسر خاله يا پسر عموى فرعون و وصى او بود و باطنا بحضرت موسى ايمان آورده بود ولى تقيّه ميكرد و اظهار نمينمود رسيد بفرعون و درباريان و ساير مردم كه براى اخذ اين تصميم حاضر شده بودند گفت آيا سزاوار است شما مردى را بكشيد براى آنكه گفته پروردگار من خداى يگانه است و براى اثبات ادّعاء خود معجزاتى هم‌

جلد 4 صفحه 525

براى شما آورده از جانب آن خدائى كه ادّعا ميكند پروردگار شما هم هست چون خارج از اين دو احتمال نيست يا دروغ ميگويد چنين خدائى نيست ضرر دروغش بخودش ميرسد گناه دروغ او بگردن شما تعلّق نميگيرد يا راست ميگويد كه چنين خدائى هست و اگر شما پرستش نكنيد او را در دنيا و آخرت بعذاب او گرفتار ميشويد و اگر هر دو نباشد يكى از آن دو عذاب هم كافى است براى آنكه مانع شما از قتل او شود پس در هر حال صلاح در قتل او نيست علاوه بر آنكه خداوند يگانه هدايت نميكند كسيرا كه متجاوز از حدّ خود و دروغگو باشد اگر اين شخص از مردم عادى باشد و براى رياست چنين ادّعائى را نموده چگونه او را قادر بر چنين معجزاتى مينمايد اى قوم من امروز سلطنت و غلبه در مملكت مصر با شما است اگر خدا نكرده عذابى از جانب خدا بر ما نازل شود كيست كه بتواند در مقابل اراده او قيام نمايد و ما را يارى كند در دفع عذاب از خودمان بيجهت ما عزّت و نعمت خود را متزلزل نبايد بنمائيم و فرعون در جواب گفت من بشما اظهار نمى‌نمايم مگر آنچه را مى‌بينم و ميدانم راه صواب و صلاح همين است و بس و حزقيل آنها را از عذابهاى گوناگونيكه در ايّام سابقه بر اقواميكه با پيغمبرانشان مخالفت نموده بودند نازل شده بود ترساند بشرحى كه در آيات بعد بيايد انشاء اللّه تعالى و بجمع احزاب از جمع يوم اكتفا شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ ذَرُونِي‌ أَقتُل‌ مُوسي‌ وَ ليَدع‌ُ رَبَّه‌ُ إِنِّي‌ أَخاف‌ُ أَن‌ يُبَدِّل‌َ دِينَكُم‌ أَو أَن‌ يُظهِرَ فِي‌ الأَرض‌ِ الفَسادَ «26»

و ‌گفت‌ فرعون‌ بجلساء مجلسش‌ و امراء مملكتش‌ واگذاريد مرا بكشم‌ موسي‌ ‌را‌ و بخواند پروردگار ‌خود‌ ‌را‌ محقّقا ‌من‌ ميترسم‌ اينكه‌ دين‌ ‌شما‌ ‌را‌ تغيير دهد ‌ يا ‌ اينكه‌ فسادي‌ ‌در‌ مملكت‌ ظاهر كند و ايجاد نمايد.

فرعون‌ چون‌ ‌اينکه‌ معجزات‌ باهرات‌ ‌را‌ ‌از‌ موسي‌ مثل‌ عصا و يد و بيضاء مشاهده‌ كرد يقين‌ پيدا كرد و ‌لو‌ ‌از‌ روي‌ حب‌ّ رياست‌ انكار ميكرد ترسيد ‌که‌ اطرافيان‌ ‌او‌ و

جلد 15 - صفحه 370

اكابر دولتي‌ باو ايمان‌ آورند و مملكت‌ ‌او‌ ‌در‌ ‌هم‌ كوبيده‌ شود و جرئت‌ حكم‌ ‌به‌ قتل‌ موسي‌ ‌هم‌ نميكرد زيرا ميترسيد درباريان‌ باو برگردند ‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌ خواست‌ نظر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌هم‌ جلب‌ كند.

وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ ذَرُونِي‌ أَقتُل‌ مُوسي‌ بگذاريد ‌او‌ ‌را‌ بكشم‌.

وَ ليَدع‌ُ رَبَّه‌ُ ببينيم‌ پروردگار ‌او‌ چه‌ ميكند ‌از‌ روي‌ استهزاء ‌که‌ خداي‌ ‌او‌ كيست‌ ‌که‌ بتواند دستگاه‌ ‌ما ‌را‌ ‌در‌ ‌هم‌ زند ‌هر‌ چه‌ بخواند خداي‌ ‌خود‌ ‌را‌.

إِنِّي‌ أَخاف‌ُ أَن‌ يُبَدِّل‌َ دِينَكُم‌ ميترسم‌ بعض‌ شماها فريب‌ ‌او‌ ‌را‌ بخوريد و دست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دين‌ ‌خود‌ برداريد.

أَو أَن‌ يُظهِرَ فِي‌ الأَرض‌ِ الفَسادَ و ‌اگر‌ ‌شما‌ ‌هم‌ فريب‌ نخوريد و ‌در‌ دين‌ ‌خود‌ محكم‌ باشيد بعض‌ ديگر ‌را‌ فريب‌ دهد و اختلاف‌ ‌در‌ مملكت‌ بيندازد و فسادي‌ ظاهر كند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 26)- درگیری و نزاع میان موسی (ع) و پیروانش از یک سو، و فرعون و طرفدارانش از سوی دیگر بالا گرفت.

قرآن می‌گوید: «فرعون گفت: بگذارید موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند» تا نجاتش دهد! (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ).

از این تعبیر استفاده می‌شود که اکثریت مشاوران که مانع قتل موسی بودند یا لا اقل بعضی از آنان به این امر استدلال می‌کردند که با توجه به کارهای خارق العاده موسی ممکن است نفرینی کند و خدایش عذاب بر ما نازل کند، اما فرعون مغرور می‌گوید: من او را می‌کشم هر آنچه بادا باد! سپس فرعون برای توجیه تصمیم قتل موسی دو دلیل برای اطرافیانش؟

می‌کند: یکی جنبه به اصطلاح دینی و معنوی دارد، و دیگر جنبه دنیوی و مادی می‌گوید: «من از این می‌ترسم که آیین شما را عوض کند!» و دین نیاکانتان را بر هم زند! (إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ).

«یا این که فسادی بر روی زمین آشکار سازد» (أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ).

و اگر امروز سکوت کنم و بعد از مدتی اقدام به مبارزه با موسی نمایم هواخواهان بسیاری پیدا می‌کند و درگیری شدیدی به وجود می‌آید که مایه خونریزی و فساد و ناآرامی در سطح کشور خواهد بود، بنابر این مصلحت این است که هر چه زودتر او را به قتل برسانم.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع